نگاه گرم
دانلود آهنگ بیقرار عشق از ناهید بابا نگاه گرمشو بهم دوخت: هنوز سر حرفت هستی؟ مطمئنی میخوای زنگ بزنی و بهش بله بدی؟ سرمو پایین انداختم و سکوت کردم. نه مطمئن نبودم، شایدم مطمئن بودم. دلهره داشتم. بابا تبسمی کرد: پس تردید داری. میدونم احساس عذاب وجدان داری. فکر میکنی بخاطر تو ، ما نمیتونیم رضایت بگیریم. مریم اینو بدون تو هر تصمیمی بگیری ما قبولت داریم. همیشه بابا درمورد احساساتم درست فکر میکرد. خیلی خوب منو میشناخت. قاطی کرده بودم نمیدونستم چه کاری درسته و چه کاری اشتباه. مامان دستهای سردمو بین دستاش گرفت و فشرد. بابا که سکوتمو ادامه دار دید، گفت : پس باید به فکر یه راه دیگه برای جلب رضایت باشیم. مامان آهی خواسته یا ناخواسته کشید. دلم کباب شد. میدونستم مامان چه حالی داره، پسرش محکوم به اعدام شده و دخترش از پذیرش شرط سرباز میزنه. یه لحظه چهره ی محمد توی دادگاه جلوی چشمم اومد. تردیدو کنار گذاشتم. آریا هرچقدر هم که بخواد اذیتم بکنه، بازهم امید دارم که زنده هستم و نفس میکشم ولی محمد...