سیگار روشن مغز خاموش
دانلود آهنگ سکه دو رو از ناهید سیگارمو روی لبه ی پنجره خاموش کردم: چه فرقی میکنه، امروز یا چند روز دیگه، بلاخره میام. نمیدونم از سردی صدام فهمید، یا بهش برخورد که گفت: مزاحمت نمیشم، خوش باشی. خداحافظ. گوشیو قطع کردم. با صدای خنده ریز امیر به سمتش برگشتم: ایول خوشم اومد، مریم خوب سرکارت گذاشته. مطمئن باش اونقدر دیوونه نیست که به تو بله بگه. سیگار دیگه ای روشن کردم: خواهیم دید. هنوز تا قرارمون چند دقیقه ای مونده. مریم روی تختم دراز کشیده بودم و به ساعت گوشیم نگاه کردم. نزدیک 5 بود. دو دل شده بودم،میترسیدم. از آریا و افکاری که توی ذهنش داشت میترسیدم. چند بار به مغزم خطور کرد برم پیش بابا و بگم منصرف شدم، اما با یادآوری محمد تردیدم از بین میرفت. بین زمین و آسمون معلق بودمو نمیدونستم چه کاری درسته.