مشکل تو

دانلود آهنگ قفس از ناهید صورتمو به سمتش برگردوندم: مینا بین دوراهی گیر افتادم. یه طرف محمده و تموم آرزوهای ریز ودرشتی که براش داریم، محمده و زندگیش که تو دست یه آدم روانیه. طرف دیگه هم همون آدم روانیه و آینده ی نا معلومی که روبروم گذاشته. میترسم ازینکه دوباره اشتباه کنم. لبخند تلخی روی صورتش نشست: اگه تصمیمت جدیه، باید به بقیه نشون بدی که توانایی مقابله با هر مشکلیو داری. اگه منصرف شدی، هیچکس ایرادی ازت نمیگیره. زندگی خودته ، آینده ی توست


احساس شرمنگی

دانلود آهنگ وقتی اومد از ناهید با درد شدیدی که تو سرم می پیچید، چشمامو باز کردم. کمی طول کشید تا همه اتفاقات دیشبو به یاد بیاورم. نمیتونستم با بقیه روبرو بشوم. احساس شرمندگی میکردم. نزدیک 1 ظهر بودو من هنوز توی اتاقم روی تخت خوابیده بودم. در اتاقم باز شد و مینا آروم به داخل اومد . چشمای بازمو که دید لبخندی زد و گفت: سلام مریم جون. اومده بودم صدات کنم برای ناهار. پشتمو بهش کردم: اشتها ندارم. با پایین اومدن تشک تخت، فهمیدم مینا کنارم نشسته. با صدای لطیفش شروع به حرف زدن کرد: نمیتونم بگم میفهمم چه حسی داری. چونکه خودم این اتفاقا رو تجربه نکردم. مکثی کرد: من حتی داداشم ندارم تا بدونم بودنش چه لذتی داره. اما اینو میدونم اینطور گوشه گیری هم درست نیست. تو کار اشتباهی نکردی. یا حتی اگه اشتباهی هم مرتکب شدی، گذشته و کاریش نمیشه کرد.


ختم کلام

دانلود آهنگ محتاج از ناهید محسن صداشو بالا برد: احمق چرا نمیفهمی؟ به چه زبونی بگم؟ من نمیذارم باهاش ازدواج کنی. هرچی خریت داشتی بسه، دیگه نمیذارم خودتو بکشتن بدی. بابا هم تایید کرد: من یه دونه دخترمو دست همچین آدمی نمیدم. تموم شب با خونوادم حرف میزدم. دلیل آوردم، برهان آوردم، گریه کردم،تا بتونم راضیشون کنم. در مقابلش فریاد، کنایه ها، نصیحتا رو شنیدم. آخرشم محسن با حالت قهر به خونشون رفت. مامانو بابا هم با گفتن سریع تصمیم نگیر، قائله رو ختم کردن. من موندمو یه دنیا فکر و خیال. من موندمو اون امیدی که توی چشمای مامانم دیدم، من موندمو یه تصمیم سخت


خلاص

دانلود آهنگ آواره از ناهید بابا با گیجی پرسید: مریم درست حرف بزنه بگو ماجراچیه؟ نمیتونستم توی چشماشون نگاه کنم و حرف بزنم، پس سرمو پایین انداختم و تعریف کردم. تموم اتفاقات دیروز و حرفای امروزمون. البته یه سری اتفاقاتو سانسور کردم. در حالی که اشک از چشمام میریخت، اضافه کردم: تقصیر منه . اگه دیروز با بچه ها بیرون نمی رفتم . اگه باهاش دهن به دهن نمیشدم، حالا نگران حکم محمد نبودیم. محسن اخم در هم کشید: چقدر باید از دست ندونم کاریات حرص بخورم؟ تو که میدونستی چه جور آدمیه، چرا دوباره رفتی پیشش؟ میخواستی به اینجا برسی؟ هق هق گریه امونمو بریده بود: من... میخواستم... برا محمد... کاری ... بکنم... تقصیر منه... که اون ... رضایت ... نمیده. بابا منو به آغوش کشید. چقدر محتاج این آغوش پر محبت بودم. با دستش سرمو نوازش میداد و میگفت: نه دختر بابا. مقصر تو نیستی. تو فقط از خودت دفاع کردی. از کجا میدونستی که این پسر اینقدر کینه ای باشه؟ نگران نباش هرجور شده رضایتشو میگیرم


احتمال قریب به وقوع

دانلود آهنگ گل پسر از ناهید بلاخره راضیش میکنیم. تو این یکی دوباری که دیدمش مشخصه یه آدم با شخصیته. الان داغ زنش رو دلش بوده یه چیزی گفته. وگرنه اینقدر هم بی رحم نیست. نمیخواد خودتو ناراحت کنی ، یک جوری رضایتشو میگیریم. این قدر میریم و میایم تا دلش به رحم بیاد و رضایت بده. از سادگی خونوادم به ستوه اومدم، با فریاد گفتم: نمیشه. راضی نمیشه. شما اونو درست نشناختین. من میشناسمش. اونقدر لجباز و مغروره که از حرفش پایین نمیاد. محسن با طعنه گفت:هه با یه بار دیدن پسره آدم شناس شده. بدون توجه به کنایه محسن به مامان نگاه کردم: مامان یادته دیروز میگفتم با یه پسره دعوام شد؟ مامان بی خبر از همه جا سرشو تکون داد: همون که میگفتی کلی تهمت بهت زده؟ توجه بقیه هم به حرفام جلب شد. نمیدونستم چطور بگم که علت اصلی این کینه، منم. محسن: د حرف بزن دیگه. نسیه ای حرف میزنه. نفس عمیقی کشیدم: آقای ارجمند همون پسره است.