سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوچه و برزن

دانلود آهنگ عاطفه از فتانه موهای نیمه خیسمو آزاد روی کمرم ریختم تا خشک بشه. کشو رو بیرون کشیدم تا یکی از لباسای همیشگیمو بپوشم، دست جلو بردم اما منصرف شدم. کشوی بالایی رو بیرون کشیدم، یکی از پیرهنایی که با بچه ها خریده بودیم رو در آوردم. کمی باز بود، اما اهمیتی نداشت وقتی که می دونستم به غیراز محرمترین فرد زندگیم کسی توی خونه نیست. روی صندلی نشستم و کمی رنگ و لعاب به صورتم دادم، چه اشکالی داشت کمی هم دل به دل مردم میدادم و زیباتر به نظر می رسیدم؟من هم دل داشتم، من هم دوست داشته شدن، ستایش شدن رو دوست داشتم. کدوم زنی دوست نداشت، نگاه پرتحسین شوهرش رو ببینه؟ من از بقیه مستثنی بودم؟ از توی آینه به چشمای خندونم نگاه کردم، صورتم می درخشید، به خاطر آرایش بود یا عشقی که توی دلم لونه کرده بود؟ هیچ وقت فکرشم نمی کردم که اینقدر به این مرد اخمو علاقمند بشم. اونم کی؟ مریم؟ کسی که توی دوران مجردی همه مسخرش میکردن. خیلیا از دل سنگیم می گفتن، می گفتن چطور تا حالا عاشق کسی نشدی؟ چطور تا این سن عشقو تجربه نکردی؟ وقتی می خندیدم و جواب میدادم خوب دیگه. با شماتت نگاهم میکردن و حرف بارم می کردن که تو دختر نیستی، تو زنانگی نداری. حالا اون دوستان کجان که ببینن دل در گروی اخموترین و مغرورترین مرد دنیا دادم؟ باید فریاد میزدم که من عاشق شوهرم شدم نه فلان پسر تو کوچه و برزن؟