سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غرش من

دانلود آهنگ عشق اول از ناهید ازلابلای دندونای قفل شدم غریدم: خوب گوشاتو باز کن ببین چی بهت میگم. فردا تا ساعت 6 وقت داری که بهم زنگ بزنی و موافقتتو اعلام کنی. اگه حتی یه دقیقه هم از 6 گذشت ، باید به فکر لباس سیاه برای مراسم داداش جونت باشی. تکونش دادم و با صدایی بلند گفتم: شیر فهم شد؟ بازوشو رها کردم و گوشیشو که میون انگشتاش فشرده میشدو از دستش بیرون کشیدمو همزمان با وارد کردن شماره تلفنم گفتم: شمارمو ذخیره کردم. یادت باشه تا فردا بیشتر فرصت نداری کوچولو. گوشیو به طرفش گرفتم. مریم بادستی لرزون گرفتش. موقع گرفتن گوشی مواظب بود که دستش به دستم برخورد نکند. با دیدن این کارش، پوزخندی زدم: نترس جزام ندارم. البته اگه داشتمم دیگه نباید برات مهم باشه. از چند روز دیگه... حرفمو ادامه ندادمو ازش فاصله گرفتم.بلبلبلو